معنی از انواع بیماری‌ها

حل جدول

از انواع بیماری‌ها

هپاتیت سی


بیماری‌ها

اسقام


از بیماری‌ها

برفک

اسکوروی

نارسایی قلب

پرفشاری خون

بواسیر

لغت نامه دهخدا

انواع

انواع. [اَن ْ] (ع اِ) ج ِ نوع. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج) (دهار) (المنجد). گونه ها و جنسها و نوعها و جنس های گوناگون و اقسام. (آنندراج) (ناظم الاطباء): فی الجمله به انواع عقوبت گرفتار بودم. (گلستان).
هم ز انواع اوانی بی عدد
کانچنان در بزم شاهنشه سزد.
مولوی.
از بزرگان هنر در همه انواع منم
گرچه امروز مرا نام ز جمع شعر است.
مسعودسعد.
گفت حافظ لغز و نکته به یاران مفروش
آه از این لطف به انواع عتاب آلوده.
حافظ.
|| (اصطلاح منطقی) ج ِ نوع در برابر جنس و فصل. رجوع به نوع در همین لغت نامه شود.

فرهنگ معین

انواع

(اَ) [ع.] (اِ.) جِ نوع، جنس ها، اقسام.

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

انواع

گونه ها

فرهنگ عمید

کلمات بیگانه به فارسی

انواع

گونه ها

مترادف و متضاد زبان فارسی

انواع

اشکال، اطوار، اقسام، انحا

فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

انواع

جنسها، نوعها، جنسهای گوناگون و اقسام، جمع نوع

معادل ابجد

از انواع بیماری‌ها

405

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری